Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/اصفهان امام‌جمعه موقت اصفهان گفت: شهید سردار سلیمانی برتر از یک شخصیت سرنوشت‌ساز بود و تا تاریخ است نامش فراموش نمی‌شود.

محمدتقی رهبر در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص سالگرد شهادت سردار سلیمانی و تأثیر شهادت ایشان بر تحولات، اظهار کرد: جا دارد قبل از اینکه از شهادت سردار سلیمانی صحبت کنیم از دوران فعالیت ایشان بگوییم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سردار سلیمانی نه تنها یک قهرمان ملی، بلکه یک قهرمان منطقه‌ای بود که پرچم مبارزه با استکبار، ارتجاع و صهیونیست را برافراشته بود. این شهید در طول حیات پر برکتش با همکاری مدافعان حرم، نسل داعش را که دست نشانده آمریکا، آل سعود و صهیونیست بود از بین برد و جلوی اشغال سوریه و عراق را گرفت.

وی افزود: البته همپای ایشان شهید ابومهدی بود که مانند شهید سردار سلیمانی در عراق دارای محبوبیت است و خدمات زیادی را به مردم این کشور ارائه داد. شهید سلیمانی برتر از یک شخصیت سرنوشت‌ساز بود و تا تاریخ است نامش فراموش نمی‌شود. بازخوانی شخصیت و زندگی سردار سلیمانی ضروری است و به تعبیر یکی از علما هر قطره خونی که از سینه شهید بر زمین می‌ریزد خورشیدی می‌شود بر سر راه آزادگان و گلوله‌ای بر سینه دشمنان.

امام جمعه موقت اصفهان گفت: جایگاه سردار سلیمانی با شهادت ایشان بهتر شناخته شد. تشییع پیکر مطهر ایشان و حضور ملی مردم در آن مراسم به یاد ماندنی جلوه‌های وحدت در کشور را به نمایان گذاشت. بنابراین حیات و شهادت سردار سلیمانی در حقیقت مایه خیر و برکت برای همگان بود که البته درس‌های بزرگی به جوانان و مسئولان آموخت که برای ملت و دین باید این‌گونه کار کرد. اخلاص و فروتنی از دیگر خصلت‌های شهید سلیمانی بود.

رهبر با ذکر خاطره‌ای از سردار سلیمانی، تصریح کرد: حدود ۳۰ سال پیش زمانی که بنده روحانی حج بودم و با کاروان به مکه می‌رفتیم در یکی از این سفرها سردار سلیمانی که پاسدار جوانی بود به عنوان ناظر کاروان با ما همسفر بود و یک ماه در یک اتاق با یکدیگر هم اتاقی بودیم. در این مدت که با ایشان بودم خاطرات زیادی از حسن خلق و فروتنی این شهید به یاد دارم.

وی خاطرنشان کرد: به هر حال چهره‌هایی مانند سردار سلیمانی باید سرمشق همگان باشند. عاقبت همه ما مرگ است منتها برخی افراد در بستر می‌میرند و برخی دیگر مانند سردار سلیمانی شربت شهادت می‌نوشند. پس نوعی زندگی و تعامل کنیم که رفتنمان با سرافرازی و افتخار در دنیا و آخرت باشد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی سیاسی شهید سلیمانی جبهه مقاومت اسلامی سردار سلیمانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۶۷۸۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شهید عبدالرضا موسوی جانشین شهید  محمد جهان آرا در سپاه خرمشهر بود. این دو شهید بزرگوار تا پای جان برای حفظ شهرشان در هنگام تجاوز دشمن جنگیدند و همراه دیگر مدافعان خونین شهر مقاومت کردند.

چهارم آبان ۵۹ که خرمشهر سقوط کرد، همگی هم قسم شدند تا خاک میهن را از دشمن پس بگیرند، اما قسمت نبود هیچ کدام شان آزادی خرمشهر را در سوم خرداد ۱۳۶۱ ببینند. محمد جهان آرا در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان در کهریزک تهران به شهادت رسید و موسوی نیز در ۱۷ اردیبهشت سال ۶۱ در جریان عملیات «الی بیت المقدس» و قبل از آزادی خرمشهر شهید شد.

به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید دکتر عبدالرضا موسوی، با فراهه عبدالخانی مادر و خاتون موسوی خواهر شهید گفت و گویی انجام دادیم.

بانو عبدالخانی مادر ۸۶ ساله شهید در بیان خاطراتی از آخرین ماه‌های حیات زمینی فرزندش می‌گوید: شاید دو یا سه ماه به شهادت عبدالرضا باقی مانده بود که هفته‌ای چند بار من را به گلزار شهدای آبادان می‌برد. آن زمان خرمشهر سقوط کرده بود و ما در آبادان حضور داشتیم.

مادر شهید ادامه می‌دهد: یکبار به عبدالرضا گفتم: پسرم! چرا این قدر من را به گلزار شهدا می‌آوری. جا‌های دیگری هم برای رفتن و سرزدن وجود دارد. در پاسخ گفت: "اینجا قطعه‌ای از بهشت است مادر جان! اینجا بهترین بندگان خدا آمریده اند. " دو یا سه ماه بعد خودش هم به شهادت رسید و پیکرش در همان گلزار دفن شد.

وی در بیان خاطره دیگری از فرزندش اظهار داشت: یک روز دیدم که عبدالرضا برمزار شهیدی قرآن می‌خواند. صوت بسیار زیبایی داشت. آن روز مرحوم همسرم (پدر شهید) همراه مان بود. گفتیم: عبدالرضا‌ای کاش بر مزار ما هم اینطور با صدای خوش قرآن بخوانی. گفت: نه من دوست دارم شما بر مزارم قرآن بخوانید. من و پدرش خیلی ناراحت شدیم. گفتیم تو جوانی، اما ما سن و سالی داریم. تو باید بمانی و حالا حالا‌ها زندگی کنی. ما برای تو آرزو‌ها داریم. اما عبدالرضا روی حرف خودش بود و می‌گفت روزی می‌رسد که ما برسر مزار او قرآن بخوانیم.

این مادر شهید می‌افزاید: پسرم در اواخر عمر زمینی اش مرتب به گلزار شهدا می‌رفت. خودش هم بوی شهدا را گرفته بود. یک روز در گلزار شهدای آبادان دیدم عبدالرضا کنار مزار شهید گمنامی ایستاده و در فضای خالی کنار مزار شهید، چوبی را به زمین فرو می‌کند. جلوتر رفتم و دیدم در آن فضای خالی کنار قبر شهید گمنام، مرتب این چوب را فشار می‌دهد. پرسیدم: چرا همچین کاری می‌کنی؟ گفت: اینجا محل دفن من است. زمانی که شهید شدم، من را اینجا دفن می‌کنند.

بانو عبدالخانی ادامه می‌دهد: آن زمان هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و به حتم اگر خونین شهر آزاد می‌شد و به شهرمان برمی گشتیم، به حتم او را در خرمشهر دفن می‌کردند. چون شهر ما آنجا بود. اما انگار به دل پسرم برات شده بود که قبل از آزادی خرمشهر به شهادت می‌رسد و پیکرش را در همین گلزار شهدای آبادان دفن می‌کنند. اتفاقا همین طور هم شد و پسرم چند روز قبل از آزادی خرمشهر به شهادت رسید و پیکرش را در جایی دفن کردند که خودش نشان داده بود.

خاتون موسوی خواهر شهید نیز از قول مادرش اظهار می‌دارد: چند ماه قبل از شهادت عبدالرضا، به خاطر علاقه و جایگاه بسیار بالایی که در خانواده داشت، می‌خواست همه را خصوصا مادرمان را آماده شهادتش کند؛ لذا زیاد مادرمان را به گلزار شهدا می‌برد و برسر مزار آنها قرآن می‌خواند و از مقام شهدا برای مادر می‌گفت. همه اینها به خاطر این بود که پدر و مادر را آماده شهادتش کند.

خواهرشهید بیان می‌دارد: مادرم قضیه چوبی را که برادرم در محل دفنش به زمین فرو برده بود را تعریف کرد. روز دفن عبدالرضا، این چوب درست بالای مزارش بود. ما آن چوب را می‌دیدیدم و به کرامت این شهید بزرگوار پی بردیم که چطور مدتی قبل از شهادتش، محل دفن خودش را نشان داده بود. مادر می‌گوید وقتی که من چوب را بالای مزار پسرم دیدم، همانجا فهمیدم خدا نگاه بسیار خاصی به او دارد.

خواهر شهید می‌افزاید: سال ۱۳۵۵ شهید عبدالرضا موسوی در رشته پزشکی در کل ایران نفر اول شد و همچنین نفر اول اعزام به خارج از کشور بود. این شهید بزگوار سرشار از نبوغ، استعداد، هوش، ذکاوت، پشتکار، تقوا، تواضع، مدیریت، مسولیت پذیری و البته خلوص محض بود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مرکز مطالعات عراق با ۷۰ عنوان به نمایشگاه کتاب رسید
  • ببینید | روایت سردار سلیمانی از علت ردصلاحیت شدن خود در گزینش سپاه
  • تکمیل طراحی پتروپالایشگاه شهید سلیمانی تا پایان ۱۴۰۳
  • سلیمانی: تاریخ انتخابات فدراسیون ژیمناستیک تغییر نمی‌کند/فدراسیون جهانی از مواضع خود کوتاه نمی‌آید
  • قهرمانان سرزمین علویان در حماسه خان طومان به دنیا اثبات شدند
  • مراسم گرامیداشت چهلمین روز شهادت شهدای راه قدس
  • عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید
  • یادواره شهدای اردیبهشت ماه قزوین برگزار می‌شود
  • تماس منافقین برای تخلیه اطلاعاتی پرستار بیمارستان محل حضور شهید سلیمانی‌ | بشنوید
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود